تی‌پی از دلقک‌ها بدش می‌آید
درگون از سوسک می‌ترسد
و مامان از موش.
بابا وانمود می‌کند از هیچ‌چیز نیم‌ترسد
گرچه دیده‌ام وقتی نامه‌های پستی می‌رسند
چطور تکان می‌خورد و قبض‌های بیمارستان و پارکینگ را بین روزنامه‌ها و بروشورهای تبلیغاتی پنهان می‌کند.

و من؟
چشم‌ها
چشم‌ها اذیتم می‌کنند.
چشم‌ها
چشم‌ها 
همه جا هستند.

 

«ما یک نفر»، سارا کروسان، نشر پیدایش