مدیریت چند ایمیل و سایت را به عهده دارم و هر روز با دهها ایمیل تقویت جنسی و آموزش نکات جنسی و غیره در اسپم و سوشال و پروموشن ایمیلها مواجه میشوم و هی میخواهم پیشانیام را گومب گومب گومب بکوبم به میز و بعد فوران اشک و دریاچهای از اشک که روی میز کار و دور و بر صندلیام تشکیل شود.
من در یافتن یک آدم خوب که ته دل آدم را قلقلک بدهد و دست این بچهی سرتق دلتنگی را بگیرد و ببرد، ماندهام، چه برسد به نکات آموزشی یک بغل و مخلفاتش فکر کنم. و به فرض این که مثلا بغل هم داشته باشم؟ گربهها ایمیل آموزش نکات جنسی دریافت میکنند؟ یا نهنگها یا حتی سنجاقکها که در هوا هم میتوانند همدیگر را بغل کنند و با هم پرواز کنند. ما هم خودمان بلد هستیم حتما یا دست کم بلد میشویم قطعا. بلد نشدیم؟ از گربههایی که نصفهشبها زیر ماشینهای پارکشده سرمان را میبرند از سر و صدا، یاد میگیریم.
فرستندهی این ایمیلها چه فکری میکنند با خودشان؟ فکر میکنند ملت خیلی بغل دارند؟ خیلی بوس دارند؟ نه والا... من هر کی را میبینم از تنهایی و منفردی (!) و مجردی نه تنها مغزش گوزیده، بلکه تار عنکبوت هم گذاشته و تبدیل به لانهی خفاشهای غمگین شده. از هر راهی که نباید دلتنگیزایی _در آمدزایی_ کرد.
پوف. چقدر دغدغههای اجتماعی دارم من.
بسیار انگشتشمارند کسانی که آرزوهایشان را به هر قیمت که شده برآورده میسازند.