فرق خر و الاغ چیست؟
جور کلاس انشا را می کشیدم. هیچ کس حال و حوصله نوشتن انشا نداشت. خیالشان تخت بود که کسی انشاهای بلند بالا می نویسد و وقت کلاس را پر می کند. انشاهام بیشتر داستان بود. داستان هایی از گذشته خودم. از انچه می دیدم و دیده بود یا دیگران برایم تعریف می کردند. خیال داشتم کتابی بنویسم داستان های کوتاهیی که سر کلاس می خواندم، جمع می کردم و می خواستم کتابشان کنم. داستان پسرکی را نوشته بودم که هر شب مادر مرده اش می اید پیشش و به حرف هایش گوش می کند. اقای محزونی صدایم کرد توی دفتر. بغل دفتر انشایم نوشت :
"فرزندم، خوب و جانسوز می نویسی. بسیار متاثر شدم. چیز های خوب و خنده اور هم در زندگی هست. از ان ها بنویس و بده بخوانم."
و من داستان دانش اموزی را نوشتم که هیچ گونه گرفتاری نداشت الا این که می خواست بداند فرق "خر" و "الاغ" چیست؟ عاقبت دریافته بود که خری که خوب تربیت شود، کاه و جو حسابی بخورد، پالان نو داشته باشد و چاق باشد و ادم های مهم و معروف و پولدار سوارش شوند می شود :" الاغ". ما در شهر "الاغ" کم داریم و خر فراوان است.خرهایی که زیر بار سنگین زندگی فر و فر می کنند، چوب می خورند. لاغر و مردنی اند واقعا خرند. و ته داستان نتیجه گرفته بودم که :پس ما باید بکوشیم، درس بخوانیم، زحمت فراوان بکشیم تا بتوانیم خود را بالا بکشیم که زندگی خوبی داشته باشیم. خوب بخوریم و خوب بپوشیم تا به ما "خر" نگویند و "الاغ" بگویند. چون الاغ محترم تر از خر است.
شما که غریبه نیستید / هوشنگ مرادی کرمانی
بسیار انگشتشمارند کسانی که آرزوهایشان را به هر قیمت که شده برآورده میسازند.