یکی از بلاگرهایی که دنبال می‌کنم به خاطر کرونا داغدار شده و هر بار استوری‌هاش رو می‌بینم، آتیش از جیگرم زبونه می‌کشه.
از دیروز که فهمیدم بهترین یار و رفیقش در اثر کرونا فوت کرده، یه لحظه هم از ذهنم بیرون نمی‌ره.
دختر بی‌نهایت شادی بود که تو تمام عکس‌هاش بدون استثنا خندیده.
تو تمام استوری‌هاش شیطنت می‌کرد و می‌خندید و قربون صدقه‌ی خودش می‌رفت.
حالا دو روزه کبریت کشیده به جیگر ما.
همه‌ش دعا می‌کنم امید و شادی دوباره به دلش برگرده.
حیف این خنده‌ها نیست کمرنگ بشن؟
چه روزهای عجیب و تلخی رو تجربه می‌کنیم و پشت سر می‌ذاریم.
چقدر سخت‌پوست‌ایم.
همه‌مون.
همه‌مون‌ها.