امروز ناخنکارم همینطور که ناخنهام رو سوهان برقی میکشید، پرسید «تو هویج بنفشی؟»
قلبم کنده شد، افتاد تو شورتم. گفتم «چطور مگه؟»
گفت «یه دختره رو تو [تو اینستاگرام] دیدم، پیجش پابلیک بود. خیلی شبیهت بود.»
و ادامه داد «تا حالا بدون ماسک ندیدمت. شک داشتم.»
آب دهنم رو قورت دادم گفتم «خودمم.»
پس فردا یکی اسید پاشید رو صورتم، بدونید ناخنکارمه که وبلاگم رو پیدا کرده.
با داستانهای آبدار هویج همراه باشید خرچهها؛ میبخشین، بچهها.
+ نوشته شده در ساعت توسط
|