"وقتی چیزی را می خوانم، در واقع نمی خوانم. جمله ای زیبا را به دهان می اندازم و مثل اب نبات می مکم، یا مثل لیکوری می نوشم، تا انکه اندیشه ، مثل الکل، در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگ هایم جاری شود و به ریشه هر گلبول خونی برسد."

 

تنهایی پر هیاهو / بهومیل هرابال / کتاب روشن