Mary and Max

مری اند مکس را دیدم، درست وقتی که دلم پاهایش را می کوبید زمین که " عشق می خواهم، دوستی می خواهم، هزار تا چیز خوب دوست داشتنی می خواهم!"
مری اند مکس عجیب است. شبیه هیچ کدام از انیمشین هایی نبود که تا به حال دیده بودم. اصلا شروعش هم با همه کارتون های رنگ رنگی فرق داشت. اصلا همه چیزش با همه کارتون هایی که دیده بودم فرق داشت، دیالوگ ها، شخصیت ها، صحنه ها، رنگ ها، فضاها... مری اند مکس از همان اول تکلیفت را مشخص می کند که با یک کارتون معمولی خمیری سر کار نداری، بعد ارام ارام دستت را می گیرد و وارد فضای شهر می کندت، وارد محله ای معمولی و خانه ای معمولی تر که مری در ان زندگی می کند، با یک مامان الکی و یک بابای کارگری که شغلش چسباندن نخ به کیسه های چای در یک کارخانه چای سازی ست. بعد ارام ارام نشانت می دهد که مری با همه ان دختر بچه هایی که تا به حال می شناختی فرق دارد، حتی با اتنایی که خیال می کنی سخت ترین و تلخ ترین کودکی را می گذارند.
مری اند مکس تلخ است. اصلا از همان اول با همان رنگ های خاکستری تکلیفت را روشن می کند که قهقهه زدن ممنون است، حتی اگر صدای خنده هایت هوا برود از شنیدن دیالوگ ها و اداها، می دانی خنده ای تلخ است بر واقعیت های تلخ تر.
اصلا بگذار راحت تر بگویم برایت که این کارتون برای بزرگ تر ها ساخته شده است. کدام کودکی تاب این همه حقیقت تلخ را دارد؟! اصلا کدام کودکی تحمل می کند که کارتونش با رنگ های خاکستری شروع شود، از محله های پایین شهر، با چهره های کاریکاتوری که از روی ادم های واقعی ساخته شده اند. نه، گمان نکنم مری اند مکس برای بچه ها باشد. حتی اگر برای بچه ها باشد واقعیت ها را زیادی وحشیانه توی صورتشان می کوبد که :" زندگی این است، نه بره ناقلا، نه پری دریایی، نه تام و جری!"
مری اند مکس خوب است، انقدر خوب که لبخندی همراه با اشک تحویلت می دهد، طنز غم الودی که تمام فضای این کارتون را پر کرده، بی نظیر است. تمام تصاویر، تمام دیالوگ ها، شخصیت پردازی ها، ارزوها، شغل ها، هدف ها.اصلا انگار تمام تلخی های زندگی یک جور خنده دار حزن انگیزی توی این کارتون جمع شده است.
وقتی مری اند مکس تمام شد، می خندیدم، چشم هایم خیس می شد و تند تند آه می کشیدم...
+ من دلم نمی خواهد هیچ کوچک تری این کارتون را ببیند. فکرش را بکنید، هر کوچک تری ده برابر یک بزرگ تر می فهمد و درک می کند، فقط قدرت بیان فهمیدن هایش را ندارد. ان وقت بنشیند و این کارتون را با تمام خاکستری هایش تماشا کند. از زندگی سیر می شود. نمی شود؟!
بسیار انگشتشمارند کسانی که آرزوهایشان را به هر قیمت که شده برآورده میسازند.