چقدر می‌میرم برای تمام لحظه‌های در خانه بودنم.

برای بوی آبگوشت ظهر بیست و نه اسفند.

برای پرده‌هایی که بوی نرم‌کننده می‌دهند

و روزی هزار بار صدای مامان را می‌شنوم.