آخ از این پیام‌های پرمهری که برام می‌فرستید و سرشارم می‌کنید از امید و سرخوشی...

 

سلام هویج عزیز
امیدوارم خوب باشی
مرسی که همه دنیا رو به طنازی تمام جدی نمی‌گیری. هیچی رو. حتی استعداد و خلاقیت پر از هوش خودت رو هم دست می‌اندازی. تو دنیایی که همه خیلی خودشون و دستاوردهاشون رو بزرگ و بی‌نقص و درخشان می‌بینن تو با یک پووووف جانانه می‌فرستی رو هوا. می‌دونی استوری‌هات رو یک جا نمی‌بینم. کم‌کم می‌بینم که تا پایان روز هرجا نیاز داشتم کسی بگه حالا اون قدرها هم خبری نیست بابا بشین سرجات، تو رو بخونم. هرجا عصبانی میشی از سؤال‌های بی‌جا، هرجا از این که از حوصله‌ات سوءاستفاده می‌شه و تو ناراحتی‌ات رو قشنگ با چند‌تا کلمه بر‌ّان نشون می‌دی دل آدم آروم می‌گیره.

کاش در کنار این مغازه خوشگلت، یک سرویس هرروزه هم داشتی. عضو می‌شدیم برات می‌نوشتیم و تو هرروز جواب می‌دادی. از اون جوابای مخصوصت. هرکی از دست کسی دلش پر بود یا از شغلش ناراحت بود یا این دنیا براش گرم نبود یا هرچی هرچی تو با کلمه هایی که زندگیشون کردی، از خنده و امید روده بر می‌کردیش.

سال‌ها پیش شرکت سازنده سریال‌های آن‌شرلی و نیومون و ... یک سایت داشت که خیلی جالب بود. یک قسمت داشت که تو سوال می‌پرسیدی هرچیزی و اونا بهت جواب می‌دادن. تو با این نامه‌هایی که برای آدم‌ها می‌نویسی، من رو یاد اون نامه‌ها می‌اندازی.

خدا ماچا رو برات نگه داره. راست می‌گی یک آدم‌هایی نه فقط سوخت زندگی که خود زندگی‌ هستند. وقتی گریه می‌کنه آدم از سختی‌های زندگی، یاد خنده‌شون می‌افته میگه می‌ارزه.

برات خوشحالم که هنوز می‌تونی عصبانی بشی و با تمام قوا هجوم بیاری به سمت چیزی که ناراحتت کرده. 
تو دنیایی که آدم‌ها بر سر دستاوردهای پوک، خودشون رو پوک می‌کنن و اندازه دنیاشون قدر کف دست هم نیست تو حتی انواع شکلات‌ها و کیک‌ها و لواشک‌ها رو فقط ماجراجویی آدم‌ها می‌دونی. 
ممنون که می‌نویسی. امیدوارم یک مدرسه‌ای تاسیس کنی که خودت مدیرش باشی. اون مدرسه خود خلاقیته و بچه‌هایی مثل فندق، توش زندگی رو تجربه می‌کنن. 
ببخشید که زیاد نوشتم برات. مراقب خودت باش و فندق رو ببوس.

 

خیلی می‌بخشید که خودم رو لو می‌دم، وقتی به اسم ماچا رسیدم لبخندم از این جا تا این‌جا صورتم کش اومد. حتی به نظرم لبخندم انقدر کشدار شد که حتی تا پشت گوش‌هام هم امتداد پیدا کرد.