آمده‌ام خانه و با منظره‌ی تپه‌ای از بسته‌های نواربهداشتی ته اتاقم مواجه شدم. تبِ نگرانی برای تَه کشیدن نواربهداشتی‌های ایران به بابای من هم سرایت کرده و با مامان رفته فروشگاه شهروند و هر بسته‌ای در هر سایزی که دم دستشان آمده خریده و آورده‌اند ته اتاقم. نوار بهداشتی بالدار، نوار بهداشتی بی‌بال، نواربهداشتی سایز متکا، نوار بهداشتی منگوله‌گوش‌میرزا.
با این حجم از نواربهداشتی انبار شده ته اتاقم، می‌توانم تا یک سال نوار بهداشتی بخورم و بپوشم و توی نوار بهداشتی غلت بزنم یا کار و کاسبی جدیدی راه بیاندازم. با این وضعیت، شاید هم به زودی جنگ شود و با همین نواربهداشتی‌ها سنگر بسازیم برای خودمان. کسی از دو روز بعد خبر دارد؟ نه، ندارد!
داد می‌زنم:‌ «این‌ها قراره همین‌جا بمونن؟» می‌شنوم: «یه کاری‌ش می‌کنیم حالا.»
حوصله ندارم به این فکر کنم که چرا در این سن و سال بابام باید وحشت تمام شدن نواربهداشتی من را داشته باشد و این طور بی‌فکر و هیجان‌زده هجوم ببرد به قفسه‌ی فروشگاه‌ها. بعد فکر می‌کنم در روزگاری که «لونت» وارد بازار ایران هم شده، خرید و هزینه کردن برای این حجم نواربهداشتی منطقی‌ست؟ قطعا نیست. لونت یک کاپ قاعدگی‌ست که من هنوز استفاده نکرده‌ام و نمی‌توانم از تجربه‌ی شخصی‌ام بنویسم. اما آن‌طور که در صفحات و از زبان کاربرهای مختلف خوانده‌ام وسیله‌ای بسیار کاربردی‌ست و ده‌ها برابر بهتر از نواربهداشتی. شاید هزینه کردن برای یک لونت خیلی منطقی‌تر از هزینه کردن برای نواربهداشتی باشد. قطعا این محصول به همه‌ی آدم‌ها پیشنهاد نمی‌شود و فقط برای کسانی پیشنهاد می‌شود که شرایط استفاده از آن را دارند. من صرفا اطلاع‌رسانی می‌کنم که اگر این تبِ وحشت از تمام شدن نواربهداشتی، شما را هم فرا گرفته، می‌توانید درباره‌ی کاپ قاعدگی مطالعه کنید و اگر به نظرتان محصول خوبی آمد این کاپ را جایگزین بسته‌های نوار بهداشتی کنید.
تا برنامه‌ی آموزشی بعد شما را به طوفان‌های جامعه می‌سپارم.
من بروم شیرجه بزنم توی تپه‌ی نواربهداشتی‌هایم.