دقیقهای در سمت چپ من است،
دقیقهای در سمت راستم
اندکی بر پشتم
لحظهای برشکمم،
من در پوچی میچرخم
سرما زده است به تختم
به رویاهایم.
دزدان خواب
به شب من هجوم آوردهاند،
یکی از آنها
دلش به حالم میسوزد و
صبح درخشان را برای من روی میز میگذارد.
«چون گناهی آویخته در تو»، مرام المصری
دقیقهای در سمت راستم
اندکی بر پشتم
لحظهای برشکمم،
من در پوچی میچرخم
سرما زده است به تختم
به رویاهایم.
دزدان خواب
به شب من هجوم آوردهاند،
یکی از آنها
دلش به حالم میسوزد و
صبح درخشان را برای من روی میز میگذارد.
«چون گناهی آویخته در تو»، مرام المصری
+ نوشته شده در ساعت توسط
|