مرگ باشکوه آقای بروک
آقای گیدون به طرف تختهی سفید رفت. صفحهی اینترنت را باز کرد و تصویر مردی با موهایی شبیه اسفنج نشانمان داد.
ـ این روپرت بروک است. وقتی بیست و هفت ساله بود، توی جنگ کشته شد. به فرانسه اعزام شده بود. میدانید چطوری مُرد؟ با نیش پشه.
بعضی از بچهها خندیدند. آقای گیدون نخندید.
ـ دقیقا! مرگ باشکوهی که خودش فکر میکرد، نبود. و فکر نمیکنم هیچ مرگی در میدان جنگ مثل فیلمها و شعرها یا هر چیز دیگری که اینطور نشان میدهد، قهرمانانه و رویایی باشد. خصوصا اشعار جنگ جهانی اول بسیار ناراحت کننده است. چون در آخر، هیچکس به یاد نمیاورد که چرا درگیر جنگ شده.
«اَپِل و رِین»، سارا کروسان، نشر هوپا
+ نوشته شده در ساعت توسط
|