اگر تا قبل از این تردید داشتم، حالا یقین پیدا کرده‌م که هیچ چیز به اندازه‌ی جهانِ پراتفاقِ ادبیات و سینمای کودک و نوجوان من رو شگفت‌زده نمی‌کنه. ادبیات کودک همیشه پر از تازگی و کشف‌های کوچیک و بزرگ بوده برام. جهانی آمیخته از تاریکی و روشنی، امیدواری و ناامیدی، خوشی و ناخوشی و ... جهانی که با ساده‌ترین کلمات و تصاویر کمک می‌کنه تا به شناخت بیشتر و بهتر خودت برسی و نگاه زیباتری به اتفاق‌های زندگی پیدا کنی.
کتاب تصویری «سکوتِ وقتِ کتاب خواندن» یکی از اون کتاب‌های دوست‌داشتنیه که اخیرا خوندم و صفحه به صفحه‌ش برام کشف بود و یادآوری. کتابی که با زبانی شیرین، انواع سکوت رو به تصویر می‌کشه و لحظه‌های با ارزش و تامل‌برانگیز زندگی رو بهمون یادآور می‌شه. این کتابِ بی‌اتفاق شبیه دفتر خاطراتیه که لحظه‌های متفاوت و با ارزشی از زندگی توش ثبت شده. در واقع تمام اتفاق‌های این کتاب تو ذهن و قلب خواننده می‌افته، نه توی صفحاتش.


کتاب رو که باز می‌کنی تو صفحه‌ی جلدبرگردون کتاب نوشته شده:

یک عالمه سکوت جورواجور داریم:
سکوت می‌تواند نرم و نازک باشد.
سکوت می‌تواند تند و تیز باشد!
سکوت می‌تواند شیرین و دلنشین باشد
و کاری کند که خواب‌تان ببرد...

 

ورق می‌زنی و با موش کوچولویی روبه‌رو می‌شی که روی دستش خوابش برده. اما این همه‌ی ماجرا نیست. پس دوباره ورق می‌زنی.
نویسنده دوباره یادآوری می‌کنه:

یک عالمه سکوت جورواجور داریم:
سکوتِ وقتی که بیدار می‌شوی


با اولین جمله، مخاطب تو هر سنی که باشه تو فکر فرو می‌ره و از خودش می‌پرسه «چرا تا حالا خودم بهش فکر نکرده بودم؟»
و این واداری به تامل‌کردن، اندیشیدن و کشف‌کردن، صفحه‌به‌صفحه ادامه پیدا می‌کنه:

سکوتِ وقتی که بدشانسی می‌آوری.
سکوتِ وقتی که نباید پرنده را بترسانی.
سکوتِ وفتی که یکی رازش را بهت می‌گوید.


جای تعجب نداره اگه «آخ» ظریفی به جان بیفته و با علاقه‌ی بیشتری تصاویر و جمله‌ها رو دنبال کنی:

 سکوتِ وقتی که همه‌ی بچه‌ها رفته‌اند و تو منتظری بیایند دنبالت.
سکوت لحظه‌ای که مدل موی جدیدت را می‌بینی.
سکوتِ وقتی که توی دلت آرزو می‌کنی.


و عجیب نیست که وقتی به این جمله می‌رسی، لبخندت بزرگ‌تر می‌شه و عمیق‌تر:

سکوتِ وقتی که با بهترین دوستت هستی و لازم نیست حرفی بزنید.


دوست داری صفحه‌ها رو پیش ببری تا با سکوت‌های بیشتر و بیشتری آشنا بشی. این آشنایی از جنس سکوت چی داره که انقدر مشتاقش می‌شی؟

سکوتِ موقعی که می‌خواهی سکسکه نکنی.
سکوتِ وقتی که توی حمام پر از کف هستی...

 

کتاب تصویری «سکوتِ وقت کتاب خواندن» گزیده‌ای از قشنگ‌ترین صحنه‌ها و تصاویر زندگیه. تصویرسازی‌های دوست‌داشتنی رناتا لیوسکی رو می‌بینی، اما هر کدوم از این جمله‌ها تداعی‌کننده‌ی لحظه‌هایی از زندگی‌اند که فقط و فقط برای تو هستند و همین، اون‌ها رو با ارزش‌تر می‌کنه.
کتاب رو با لبخند می‌بندی و از خودت می‌پرسی چه سکوت‌های دیگه‌ای می‌شناسی؟
سکوتِ وقتی که برای اولین بار می‌شنوی «دوستت دارم.»
سکوتِ بعد از بوسه‌های طولانی.
سکوتِ بعد از لبخند‌زدن و آشتی.

کتاب «سکوتِ وقتِ کتاب خواندن» اثر دبورا آندروود جایزه‌ی E.B, White Read Aloud Award by the Association of Booksellers for children (picture books, honor, 2011) رو برده. این کتاب برای بچه‌های بالای ۴ سال مناسبه؛ اما شک ندارم خواننده‌های بزرگسال از خوندنش بیشتر لذت می‌برند.

از ویژگی‌های فیزیکی کتاب هم می‌تونم به کیفیت خوب چاپ صفحاتِ رنگی، جلد گالینگور و قطع بزرگ کتاب اشاره کنم. کتاب‌های بزرگ که تصاویر رنگی و کلمه‌ها و جمله‌های کمی دارند، برای بچه‌ها خیلی جذاب‌اند. مخصوصا این که می‌تونند خودشون با دست‌های کوچولوشون کتاب رو ورق بزنند. کتاب‌هایی با سایز کوچیک‌تر، ورق‌زدن رو برای بچه‌ها سخت می‌کنه. این کتاب می‌تونه به شکل تعاملی با بچه‌ها خونده بشه. می‌تونند از روی تصاویر حدس بزنند که سکوتِ چه لحظه‌ایه، یا به غیر از این لحظه‌ها، چه سکوت‌های دیگه‌ای رو تجربه کرده‌ند.
فکر کنم تمام نکته‌هایی که درباره‌ی این کتاب به ذهنم می‌رسید نوشتم. آها. انتشاراتش هم که نشر خوب پرتقاله.